آقا سید جوان ابتدا قبول نمی کند، ولی سرانجام در اثر اصرار شیخ ابراهیم می پذیرد. بعد از شش ماه خدمتگزاری به یکی از ذراری حضرت زهرا علیها السّلام ابواب اسرار بر او گشوده می گردد به طوری که تسبیح نباتات را می شنیده و غذای حرام واقعی که در ظاهر محکوم به حلیت بوده، در دهان او به خباثت مبدل می شده و پایین نمی رفته است.